ولادت ژیامبر اعظم (ص)، ولادت برترین نمونههاى رحمت الهى براى بشریت بود؛ چون وجود آن بزرگوار و ارسال این پیامبر بزرگ، رحمت حق تعالى بر بندگان بود. این ولادت، ولادت رحمت است. دنیاى اسلام باید این نکته را درک کند که این رحمت، یک رحمت منقطع نیست؛بلکه یک رحمت مستمر است. آن روز، بسیارى از افراد بشر، از روى جهالت یا به خاطر عصبیتهاى خودخواهانه، با این مظهر نور و هدایت بشر جنگیدند؛ با این که پیامبر(ص) براى برداشتن بار از روى دوش بشریت، به جهان آمده بود: «ویضع عنهم اصرهم والاغلال التى کانت علیهم». چه بارهاى سنگینى بر دوش آحاد بشر آن روز بود! چه غلهاى سنگینى بر گردن بشر افکنده شده بود! امروز هم همین طور است. اگر کسى ادّعا کند که بر دوش بشریت امروز، بارهایى سنگینى مىکند که از بار دوش انسانهاى جاهل جزیرةالعرب در آن روز، سنگینتر است، سخن گزافى نگفته است. این ظلمى که به آحاد بشر مىشود، این حقکشىاى که در جوامع بشرى انجام مىگیرد، این غلبه دادن مادیّت بر زندگى بشر و راندن معنویت از محیط زندگى انسانها که امروز به زور و با شیوههاى مختلف بر آحاد بشر تحمیل مىشود، اینها بار بر دوش بشریت است. آنچه که امروز بشریت در دوران تمدّن صنعتى و زیر تشعشع مادّیگرى جذّاب و فریبنده احساس مىکند، سنگینتر و سختتر و - در مواردى - تلختر است از آنچه که در ظلمات جاهلیت هنگام ظهور اسلام، حس مىکرد و بر دوش او سنگینى مىنمود! اگر امروز بشریت متوجه این رحمت شود - رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوى، این سرچشمه جوشان وحدت - و آن را بیابد و خود را از آن سیراب کند، بزرگترین مشکل بشر برطرف خواهد شد. اگر چه همین امروز هم، تمدّنهاى موجود عالم، بلاشک از تعالیم اسلام بهرهمند شدهاند و بدون تردید آنچه از صفات و روشهاى خوب و مفاهیم عالى در بین بشر وجود دارد، متّخذ از ادیان الهى و تعالیم انبیا و وحى آسمانى است و بخش عظیمى از آن، به اسلام متعلق است؛ لیکن امروز بشر به معنویت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذیر اسلام - که هر دل با انصافى آن معارف را مىپذیرد و مىفهمد - نیازمند است. لذاست که دعوت اسلامى در جهان، طرفدار پیدا کرده است و بسیارى از غیر مسلمین هم دعوت اسلامى را پذیرفتهاند.